داستان معلم ما

ساخت وبلاگ
دوره ى دبيرستان معلم ورزش ماروزاولى که اومدسرکلاس مى خواست خودشومعرفى کنه گفت:من سبزى هستم.>فاميلشه<منم فکرکردم داره شوخى ميکنه. گفتم:خوشبختم سبزى يونجه هستم. هيچى ديگه قراربوديه سال آدم باشيم که اونم نشد ازکلاس انداختمون بيرون عکس.متن.داستان.عاشقانه...
ما را در سایت عکس.متن.داستان.عاشقانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : بهزادخيرى behzad33kh17 بازدید : 241 تاريخ : چهارشنبه 7 اسفند 1392 ساعت: 19:54