عکس.متن.داستان.عاشقانه

متن مرتبط با «دزدهاتاکجاپيش رفتن واقعاکه» در سایت عکس.متن.داستان.عاشقانه نوشته شده است

خبرجالب اماواقعى

  • يک چوپان ميره کلانترى دودستى ميزنه توسرش که گوسفندامو دزديدن درهمين حال ميبينه که يک چوپان ديگه هم همين جاست ميپرسه چى شده ميگه گوسفندهاى 4قلعه رودزديدن ياروکف ميکنه ميگه چطورى؟کى؟ ميگه:امام زمان وياراش!!توضيح ميده که من زيرسايه درخت نشسته بودم که يک نفربااسب سفيدولباس عربى باشمشيرومشک آب اومدوازرود مشکشوآب کرد داشتم نگاهش ميکردم که گفت مگه منوميبينى گفتم آره.گفت توخيلى آدم پاکى هستى من يکى ازياران امام زمان هستم بياازآب اين مشک بخورتاجاودانه بشى منم خوردم داشتم جاودانه ميشودم که افتادم داشتم بى هوش ميشودم ،زنگ زدکه بيايداحمق بى هوش شدهمه گوسفنداروبردن حالا اومدم ازدست امام زمان شکايت کنم وهمينجابخوابم اگه برم قلعه صاحب هاى گوسفندامنو جاودانه ميکنن,دزدهاتاکجاپيش رفتن واقعاکه.اين خبرواقعى بود ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها